معنی 떨리는
떨리는
لرزان، لرزیدن، لرزنده، به طور لرزان
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 떨리는
떨리며
떨리며
لَرزان، لَرزیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
울리는
울리는
زَنگ زَدِگی، زَنگ زَدَن، غِرغِرکُنَندِه، زَنگ دار
دیکشنری کره ای به فارسی
놀리는
놀리는
آزاردَهَندِه، اَذیَّت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی