معنی 들이치다
들이치다
به زور وارد شدن، عجله به داخل
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 들이치다
들이쉬다
들이쉬다
آسپیرِه کَردَن، اِستِنشاق
دیکشنری کره ای به فارسی