معنی 들리지 않게
- 들리지 않게
- به طور بی صدا، غیر قابل شنیدن
واژههای مرتبط با 들리지 않게
지치지 않게
- 지치지 않게
- بِه طُورِ بی پایان، خَستِه نَباشی، بِه طُورِ بی وَقفِه و بِدونِ خَستِگی
흔들리지 않는
- 흔들리지 않는
- بی تَاثیر، تَزَلزُل ناپَذیر، بی وَقفِه، بی پَروایی، بی تَزَلزُل
기쁘지 않게
- 기쁘지 않게
- بی روح، خُوشحال نیست
변하지 않게
- 변하지 않게
- بِه طُورِ تَغییر ناپَذیر، تَغییر نَکُن
보이지 않게
- 보이지 않게
- بِه طُورِ نامَرئی، بِه صورَتِ نامَرئی
열리지 않은
- 열리지 않은
- باز نَشُدِه
움츠리지 않게
- 움츠리지 않게
- بِه طُورِ بی حَرَکَت و مُقاوِم، تِکان نَخُور
놀랍지 않게
- 놀랍지 않게
- قابِلِ پیش بینی، جای تَعَجُّب نیست
믿지 않게
- 믿지 않게
- بِه طُورِ غِیرِمُؤمِنانِه، باوَر نَکَردَن