معنی 되살리다
되살리다
زنده کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 되살리다
되돌리다
되돌리다
بَرگَشتَن، بَرگَرداندَن
دیکشنری کره ای به فارسی