معنی 도장을 찍다
도장을 찍다
مهر زدن، تمبر
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 도장을 찍다
사진을 찍다
사진을 찍다
عَکس گِرِفتَن، عَکس بِگیرید، تَصوِیر کِشیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
긴장을 풀다
긴장을 풀다
آرام کَردَن، اِستِراحَت کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
점을 찍다
점을 찍다
نُقطِه گُذاشتَن، نُقطِه، خال خالی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی