معنی 대상화
대상화
شیءنگاری، عینیّت بخشیدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 대상화
정상화
정상화
نُرمال سازی، عادّی سازی
دیکشنری کره ای به فارسی
이상화
이상화
آرمانی سازی، ایده آل سازی
دیکشنری کره ای به فارسی
대중화
대중화
رَواج، عُمومی شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
대화
대화
مُکالِمِه، گُفتِگو، صُحبَت
دیکشنری کره ای به فارسی