معنی 대리의
대리의
غیر مستقیم، پروکسی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 대리의
관리의
관리의
مُدیریَّتی، اِداری
دیکشنری کره ای به فارسی
거리의
거리의
خیابانی، اَز خیابان
دیکشنری کره ای به فارسی
우리의
우리의
ما
دیکشنری کره ای به فارسی
유리의
유리의
شیشِه ای
دیکشنری کره ای به فارسی
대체의
대체의
جایگُزین
دیکشنری کره ای به فارسی
대수의
대수의
جَبری
دیکشنری کره ای به فارسی
대머리의
대머리의
کَچَل، طاس
دیکشنری کره ای به فارسی
대리인
대리인
نَمَایَندِه، مُعاوِن، جانِشین
دیکشنری کره ای به فارسی
대리성
대리성
جانِشینی، آژانس
دیکشنری کره ای به فارسی