معنی 당황하여
당황하여
با سردرگمی، در زمان وحشت
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 당황하여
당황하다
당황하다
مُضطَرِب شُدَن، خِجالَت زَدِه
دیکشنری کره ای به فارسی