معنی 단열하다
단열하다
عایق بندی کردن، عایق کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 단열하다
검열하다
검열하다
سانسور کَردَن، سانسور
دیکشنری کره ای به فارسی
나열하다
나열하다
لیست کَردَن، فِهرِست
دیکشنری کره ای به فارسی
단조하다
단조하다
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
단장하다
단장하다
زیبا کَردَن، تَزئِین کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی