معنی 다치다
다치다
آسیب رساندن، آسیب، آسیب زدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 다치다
해치다
해치다
آسیب رِساندَن، زَخمی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
훔치다
훔치다
دُزدیدَن، سِرقَت، دُزدی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
바치다
바치다
وَقف کَردَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری کره ای به فارسی
겹치다
겹치다
پوشاندَن، قَرار دادَن یِکی بَر دیگَری
دیکشنری کره ای به فارسی
망치다
망치다
خَراب کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
뭉치다
뭉치다
کُپِّه کَردَن، کِیک، گولِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
외치다
외치다
فَریاد زَدَن، فَریاد بِزَن
دیکشنری کره ای به فارسی
펼치다
펼치다
کِشیدِه شُدَن، گَستَردِه شَوَد، باز کَردَن، باز کَردَن رول ها
دیکشنری کره ای به فارسی
다르다
다르다
تَفاوُت داشتَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری کره ای به فارسی