معنی 다시 정리하다
다시 정리하다
دوباره مرتّب کردن، تنظیم مجدّد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 다시 정리하다
다시 정렬하다
다시 정렬하다
هَمراستا کَردَن، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 확인하다
다시 확인하다
تَایید مُجَدَّد کَردَن، دُوبارِه چِک کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 평가하다
다시 평가하다
دُوبارِه اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی مُجَدَّد
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 추적하다
다시 추적하다
دُوبارِه دُنبال کَردَن، رَدیابی بِه عَقَب
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 주장하다
다시 주장하다
دُوبارِه تَاکید کَردَن، دُوبارِه اِدِّعا کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 조립하다
다시 조립하다
دُوبارِه جَمع کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 점유하다
다시 점유하다
دُوبارِه تَصَرُّف کَردَن، دُوبارِه اِشغال کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 작업하다
다시 작업하다
دُوبارِه کار کَردَن، دُوبارِه کار کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
다시 입학하다
다시 입학하다
مُجَدَّد پَذیرُفتَن، دُوبارِه وارِد کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی