معنی 다루다
다루다
دست گرفتن، با
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 다루다
이루다
이루다
دَست یافتَن، ساختَن
دیکشنری کره ای به فارسی
다르다
다르다
تَفاوُت داشتَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
다치다
다치다
آسیب رِساندَن، آسیب، آسیب زَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
다지다
다지다
ریز ریز کَردَن، گوشت چَرخ کَردِه
دیکشنری کره ای به فارسی