معنی 다루기 힘든
다루기 힘든
سنگین، غیرقابل حلّ
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 다루기 힘든
견디기 힘든
견디기 힘든
غِیرِقابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری کره ای به فارسی
살기 힘든
살기 힘든
ناجِح، زِندِگی با آن سَخت اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
찾기 힘든
찾기 힘든
سَخت اَل یافت، سَخت پِیدا کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی