معنی 능가하다
능가하다
برتری یافتن، پیشی گرفتن، فراتر رفتن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 능가하다
증가하다
증가하다
اَفزایِش دادَن، اَفزایِش دَهَد
دیکشنری کره ای به فارسی
평가하다
평가하다
اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی کُنید، ارزش قائل شدن
دیکشنری کره ای به فارسی
추가하다
추가하다
اِضافِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
가하다
가하다
تَحمیل کَردَن، ایجاد کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی