معنی 녹는 듯이
녹는 듯이
به طور ذوب شونده، انگار در حال ذوب شدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 녹는 듯이
뚫는 듯이
뚫는 듯이
بِه طُورِ سوزناک، اِنگار سوراخ مِی کُند
دیکشنری کره ای به فارسی
타는 듯이
타는 듯이
با شِدَّتِ بِسیار، سوزانَندِه، بِه طُورِ سوزان
دیکشنری کره ای به فارسی