معنی 노력하다
노력하다
تلاش کردن، سخت تلاش کن، زور زدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 노력하다
협력하다
협력하다
هَمکاری کَردَن، هَمکاری کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی
노출하다
노출하다
اِفشا کَردَن، دَر مَعرِض قَرار دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
노래하다
노래하다
سُرود خوٰاندَن، بِخوٰان، خوٰاندَن
دیکشنری کره ای به فارسی