معنی 냉담함
냉담함
سردمزاجی، سنگدلی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 냉담함
냉정함
냉정함
بی رَحمی، خُنَکی
دیکشنری کره ای به فارسی
냉담한
냉담한
دور اَز دیگَران، سَرد
دیکشنری کره ای به فارسی
대담함
대담함
بی باکی، جَسارَت
دیکشنری کره ای به فارسی
냉담
냉담
کِنارِه گیری، بی تَفاوُتی
دیکشنری کره ای به فارسی