معنی 냄비에 넣다
냄비에 넣다
گلدان گذاشتن، در یک قابلمه قرار دهید
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 냄비에 넣다
새장에 넣다
새장에 넣다
دَر قَفَس اَنداختَن، دَر قَفَس بُگذار
دیکشنری کره ای به فارسی
가방에 넣다
가방에 넣다
دَر کیسِه گُذاشتَن، دَر کیسِه قَرار دَهید
دیکشنری کره ای به فارسی
감옥에 넣다
감옥에 넣다
حَبس کَردَن، زِندانی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
칼집에 넣다
칼집에 넣다
پوشاندَن، غِلاف
دیکشنری کره ای به فارسی