معنی 내쉬다
내쉬다
بازدم کردن، بازدم
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 내쉬다
숨쉬다
숨쉬다
دَمیدَن، نَفَس بِکُش
دیکشنری کره ای به فارسی
내쫓다
내쫓다
پَراندَن، جِنّ گیری
دیکشنری کره ای به فارسی
내리다
내리다
پایین آوَردَن، پیادِه شُدَن، بارگیری را مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
쉬다
쉬다
اِستِراحَت کَردَن، اِستِراحَت
دیکشنری کره ای به فارسی