معنی 끝나다
끝나다
پایان دادن، پایان
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 끝나다
화나다
화나다
خَشمگین شُدَن، عَصَبانی شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
떠나다
떠나다
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری کره ای به فارسی
만나다
만나다
مُلاقات کَردَن، مُلاقات کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
빛나다
빛나다
دِرَخشیدَن، رُوشَن کَردَن، دِرَخشِش داشتَن
دیکشنری کره ای به فارسی
끝내다
끝내다
تَمام کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی