معنی 깨닫다
깨닫다
درک کردن، بیدار به
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 깨닫다
깨지다
깨지다
تِکِّه تِکِّه شُدَن، تَراشه
دیکشنری کره ای به فارسی
깨우다
깨우다
بَراَنگیختَن، بیدار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
깨다
깨다
شِکَستَن
دیکشنری کره ای به فارسی
닫다
닫다
بَستَن
دیکشنری کره ای به فارسی