معنی 금지하다
- 금지하다
- ممانعت کردن، ممنوع کردن، تحریم کردن
واژههای مرتبط با 금지하다
지지하다
- 지지하다
- پُشتیبانی کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، تَأیید کَردَن، حِمایَت کَردَن، حِفظ کَردَن
차지하다
- 차지하다
- اِشغال کَردَن، را اِشغال کُنَد
저지하다
- 저지하다
- بازداشت کَردَن، تَوَقُّف
의지하다
- 의지하다
- تِکیِه کَردَن، تِکیِه کُنید، پَناه بُردَن
유지하다
- 유지하다
- نِگَه داشتَن، حِفظ کُنَد، نِگَهداری کَردَن
탐지하다
- 탐지하다
- تَشخیص دادَن، تَشخیص دَهَد
폐지하다
- 폐지하다
- لَغو کَردَن، لَغو کُنَد