찡그리다 찡그리다 چِهرِه دَر هَم کِشیدَن، اَخم کَردَن، عَبوس کَردَن، چِشمَک زَدَن اَز دَرد دیکشنری کره ای به فارسی
버리다 버리다 رَها کَردَن، دور اَنداختَن، دَفع کَردَن، تَرک کَردَن، مَحبوس کَردَن، کِنارِ گُذاشتَن دیکشنری کره ای به فارسی