معنی 구애하는
구애하는
یاری کننده، خوٰاستگاری
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 구애하는
구애하다
구애하다
گول زَدَن، مُوقِعیَّتی، دادگاه کَردَن، مُؤَسِّس
دیکشنری کره ای به فارسی