معنی 관찰적으로
관찰적으로
مشاهداتی، به صورت مشاهده ای
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 관찰적으로
관리적으로
관리적으로
بِه صورَتِ مُدیریَّتی، اَز نَظَرِ اِداری
دیکشنری کره ای به فارسی
관료적으로
관료적으로
بِه طُورِ بُروکراتیک، بوروکراتیک
دیکشنری کره ای به فارسی
관능적으로
관능적으로
شَهوَت اَنگیزانِه، حِسّی
دیکشنری کره ای به فارسی
관념적으로
관념적으로
بِه طُورِ اَفلاطونی، دَر حالَت ایده آل
دیکشنری کره ای به فارسی
마찰적으로
마찰적으로
بِه طُورِ اِصطِکاکی، بِه صورَتِ اِصطِکاکی
دیکشنری کره ای به فارسی