معنی 관찰자
관찰자
ناظر
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 관찰자
관리자
관리자
نِگَهبان، مُدیر، سَرپَرَست، ناظِر
دیکشنری کره ای به فارسی
관찰
관찰
مُشاهِدِه
دیکشنری کره ای به فارسی