معنی 관찰 가능하게
관찰 가능하게
به طور قابل مشاهده، قابل مشاهده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 관찰 가능하게
허용 가능하게
허용 가능하게
بِه طُورِ مُجاز، قابِلِ قَبول
دیکشنری کره ای به فارسی
구별 가능하게
구별 가능하게
بِه طُورِ قابِل تَشخیص، قابِلِ تَشخیص
دیکشنری کره ای به فارسی
실행 가능하게
실행 가능하게
بِه طُورِ قابِلِ اَنجام، شُدَنی، قابِلِ اِجرا
دیکشنری کره ای به فارسی
식별 가능하게
식별 가능하게
بِه طُورِ قابِلِ شِناسایی، قابِلِ شِناسایی
دیکشنری کره ای به فارسی
인식 가능하게
인식 가능하게
قابِلِ شِناسایی، قابِلِ تَشخیص
دیکشنری کره ای به فارسی
예측 가능하게
예측 가능하게
بِه طُورِ قابِل پیشِ بینی، قابِلِ پیش بینی
دیکشنری کره ای به فارسی
측정 가능하게
측정 가능하게
بِه طُورِ قابِل اَندازِه گیری، قابِلِ اَندازِه گیری
دیکشنری کره ای به فارسی
관찰 가능한
관찰 가능한
قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری کره ای به فارسی