معنی 공급하다
공급하다
تهیّه کردن، عرضه
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 공급하다
공부하다
공부하다
مُطالِعِه کَردَن، مُطالِعِه کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
공격하다
공격하다
حَمله کَردَن، حَملِه کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی
공개하다
공개하다
فاش کَردَن، آشکار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
배급하다
배급하다
تَقسیم کَردَن، جیرِه
دیکشنری کره ای به فارسی
언급하다
언급하다
بَررَسی کَردَن، ذِکر کُنید، ذِکر کَردَن، اِشارِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی