معنی 경쾌함
경쾌함
سبکبالی، بهار
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 경쾌함
경솔함
경솔함
سَبُک مَغزی، بی تَدبِیری، بی مُبالاتی
دیکشنری کره ای به فارسی
경박함
경박함
سَبُک سَری، بیهودِگی، پوچ بودَن
دیکشنری کره ای به فارسی
경건함
경건함
پارسایی، تَقوا
دیکشنری کره ای به فارسی
불쾌함
불쾌함
نامَطلوبی، ناخُوشایَند، نِفرَت اَنگیزی، آزارَندِگی
دیکشنری کره ای به فارسی
유쾌함
유쾌함
دِلپَذیری، خُوشایَند
دیکشنری کره ای به فارسی