معنی 결정화하다
결정화하다
بلور شدن، متبلور شدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 결정화하다
정화하다
정화하다
پاکسازی کَردَن، خالِص کَردَن، پاک کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
결정하다
결정하다
تَصمیم گِرفتَن، تَصمِیم بِگیرَند، تَعیین کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی