معنی 견인하다
견인하다
کشیدن، دویدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 견인하다
색인하다
색인하다
فِهرِست کَردَن، شاخِص
دیکشنری کره ای به فارسی
승인하다
승인하다
تَأیید کَردَن، تَأیید کُنَد، مُجاز کَردَن، تَصوِیب کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
할인하다
할인하다
تَخفیف دادَن، تَخفیف
دیکشنری کره ای به فارسی
확인하다
확인하다
تَأیید کَردَن، بَررَسی کُنید، مُطمَئِن شُدَن، بَررَسی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
봉인하다
봉인하다
مُهر کَردَن، مُهر و موم
دیکشنری کره ای به فارسی
부인하다
부인하다
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی