معنی 검열하다
검열하다
سانسور کردن، سانسور
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 검열하다
검토하다
검토하다
بازبینی کَردَن، بَررَسی کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
검증하다
검증하다
تَأیید کَردَن، تَأیید کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
검색하다
검색하다
جُستُجو کَردَن، جُستُجو کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
검사하다
검사하다
بازرَسی کَردَن، بازرَسی، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
나열하다
나열하다
لیست کَردَن، فِهرِست
دیکشنری کره ای به فارسی
단열하다
단열하다
عایِق بَندی کَردَن، عایِق کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی