معنی 건너뛰다
건너뛰다
رد کردن، جست و خیز کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 건너뛰다
건너다
건너다
عُبور کَردَن، بِرو
دیکشنری کره ای به فارسی