معنی 거주하는
거주하는
مقیم، ساکن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 거주하는
거주하다
거주하다
سَکَنِه گُذاری کَردَن، ساکِن، سُکونَت داشتَن
دیکشنری کره ای به فارسی