معنی 거래하다
거래하다
معامله کردن، معامله، تبادل کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 거래하다
거주하다
거주하다
سَکَنِه گُذاری کَردَن، ساکِن، سُکونَت داشتَن
دیکشنری کره ای به فارسی
거절하다
거절하다
کاهِش دادَن، رَد کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
거부하다
거부하다
اِمتِناع کَردَن، رَد کَردَن، مُخالِفَت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
노래하다
노래하다
سُرود خوٰاندَن، بِخوٰان، خوٰاندَن
دیکشنری کره ای به فارسی