معنی 개조하다
개조하다
بازسازی کردن، بازسازی، دوباره بازسازی کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 개조하다
제조하다
제조하다
تَولِید کَردَن، ساخت
دیکشنری کره ای به فارسی
양조하다
양조하다
دَم کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
개혁하다
개혁하다
اِصلاح کَردَن، اِصلاح
دیکشنری کره ای به فارسی
개척하다
개척하다
پیشگام شُدَن، پیشگام
دیکشنری کره ای به فارسی
개입하다
개입하다
مُداخِلِه کَردَن، مُداخِلِه کُند
دیکشنری کره ای به فارسی
개선하다
개선하다
بِهتَر شُدَن، بِهبود بَخشَد، بِهبود بَخشیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
개발하다
개발하다
تَوسِعَه دادَن، تَوسِعَه دَهَد
دیکشنری کره ای به فارسی
개막하다
개막하다
آغاز کَردَن، باز کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
강조하다
강조하다
تَاکید کَردَن، تَأکید کُنَند، بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی