معنی 강화하다
강화하다
تقویت کردن، تقویت کند، قوی کردن، شدید کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 강화하다
소화하다
소화하다
هَضم کَردَن، هَضم
دیکشنری کره ای به فارسی
정화하다
정화하다
پاکسازی کَردَن، خالِص کَردَن، پاک کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
진화하다
진화하다
تَکَامُل یافتَن، تَکَامُل یابَد
دیکشنری کره ای به فارسی
전화하다
전화하다
شُمارِه گِرِفتَن، تَماس بِگیرید، تَماس گِرِفتَن، تِلِفُن زَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
강조하다
강조하다
تَاکید کَردَن، تَأکید کُنَند، بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
강요하다
강요하다
وادار کَردَن، زور، مَجبور کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
강등하다
강등하다
کاهِش دادَن، تَنَزُّل دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
동화하다
동화하다
جَذب کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
부화하다
부화하다
تُخم گُذاری کَردَن، دَریچِه
دیکشنری کره ای به فارسی