معنی 강제적인
강제적인
زورآور، مجبور شد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 강제적인
국제적인
국제적인
بینُ المِلَلی
دیکشنری کره ای به فارسی
억제적인
억제적인
سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
경제적인
경제적인
اِقتِصادی
دیکشنری کره ای به فارسی
강박적인
강박적인
اِجباری، وَسواسی
دیکشنری کره ای به فارسی