معنی 강제로
강제로
به طور قهری، به زور
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 강제로
주제로
주제로
اَز نَظَرِ مَوضوعی، بِه مَوضوع
دیکشنری کره ای به فارسی
실제로
실제로
بِه طُورِ واقِعی، دَر وَاقِع، بِه طُورِ عَمَلی
دیکشنری کره ای به فارسی
강제
강제
اِجباری، مَجبور کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی