معنی 강등하다
강등하다
کاهش دادن، تنزّل دادن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 강등하다
강화하다
강화하다
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَد، قَوی کَردَن، شَدید کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
강조하다
강조하다
تَاکید کَردَن، تَأکید کُنَند، بَرجَستِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
강요하다
강요하다
وادار کَردَن، زور، مَجبور کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی