معنی 감사하다
감사하다
قدردانی کردن، متشکّرم، ممیّزی کردن، تشکّر کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 감사하다
조사하다
조사하다
بَررَسی کَردَن، بَررَسی کُنید، تَحقِیق کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
필사하다
필사하다
رونِوِشت بَرداری کَردَن، رونِویسی
دیکشنری کره ای به فارسی
방사하다
방사하다
تاباندَن، تابِش می کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
인사하다
인사하다
سَلام دادَن، سَلام کَردَن، اَدایِ اِحتِرام کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
익사하다
익사하다
غَرق شدن
دیکشنری کره ای به فارسی
감독하다
감독하다
نَظارَت کَردَن، نَظارَت کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
감금하다
감금하다
حَبس کَردَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
검사하다
검사하다
بازرَسی کَردَن، بازرَسی، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
감탄하다
감탄하다
تَحسِین کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی