معنی 解散する
解散する
منحل کردن، حل کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 解散する
解雇する
解雇する
کیسِه زَدَن، اِخراج کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解釈する
解釈する
تَفسیر کَردَن، تَفسیر کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解決する
解決する
حَل کَردَن، حَلّ کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解放する
解放する
آزاد کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解剖する
解剖する
بَررَسی کَردَن، تَشریح
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解凍する
解凍する
یَخ زُدایی کَردَن، اَز حالَت فِشُردِه خارِج کُنید، باز کَردَن زیپ
دیکشنری ژاپنی به فارسی
解体する
解体する
ویران کَردَن، بَرچیدَن، جُدا کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
拡散する
拡散する
پَخش کَردَن، گُستَرِش
دیکشنری ژاپنی به فارسی