معنی 腐食する
腐食する
فرسایشی، خوردگی کند
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 腐食する
侵食する
侵食する
فَرسایِش یافتَن، فَرسایِش
دیکشنری ژاپنی به فارسی
食する
食する
گِرِفتِگی کَردَن، خُوردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی