معنی 腐ったように
腐ったように
به طور فاسد، مثل پوسیده
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 腐ったように
凍ったように
凍ったように
یَخ زَدَه، مِثلِ یَخ زَدِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
濁ったように
濁ったように
کِدِر، مِثلِ اَبری
دیکشنری ژاپنی به فارسی
湿ったように
湿ったように
بِه طُورِ مَرطوب، نَمناک، بِه طُورِ نَمناک
دیکشنری ژاپنی به فارسی
狂ったように
狂ったように
دیوانِه وار، مِثلِ دیوانِه، بِه طُورِ دیوانِه وار، غِیرِمَعمولی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
壊れたように
壊れたように
بِه طُورِ شِکَستِه، مِثلِ اینکِه شِکَستِه اَست
دیکشنری ژاپنی به فارسی
汚れたように
汚れたように
بِه طُورِ کَثیف، مِثلِ کَثیف
دیکشنری ژاپنی به فارسی
曲がったように
曲がったように
بِه طُورِ مُنحَنی، مِثلِ یِک کَج
دیکشنری ژاپنی به فارسی
飢えたように
飢えたように
بِه طُورِ حَریصانِه، اِنگار گُرُسنِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی