معنی 群がる
群がる
هجوم آوردن، گلّه با هم
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 群がる
下がる
下がる
پایین آوَردَن، بِرو پایین
دیکشنری ژاپنی به فارسی
上がる
上がる
بَرخاستَن، بالا رَفتَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
広がる
広がる
گَستَردِه، گُستَرِش، گَستَردِه شُدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
転がる
転がる
غَلتیدَن، رول
دیکشنری ژاپنی به فارسی
群れる
群れる
گِلِه کَردَن، گَلِّه با هَم
دیکشنری ژاپنی به فارسی