معنی 経験する
経験する
تجربه کردن، تجربه، تحت عمل قرار گرفتن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 経験する
実験する
実験する
آزمایِش کَردَن، آزمایِش
دیکشنری ژاپنی به فارسی
試験する
試験する
آزمایِش کَردَن، تِست کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
経過する
経過する
گُذَشتَن، عُبور کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی