معنی 粘着性
粘着性
چسبندگی، چسبنده، چسبناکی
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 粘着性
土着性
土着性
بومی بودَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
显着性
显着性
قابِلِ تَوَجُّه بودَن، اَهَمیَّت
دیکشنری چینی به فارسی
粘着地
粘着地
چَسبَندِه، بِه صورَتِ چَسبَندِه
دیکشنری چینی به فارسی
粘性
粘性
لَزِجی، ویسکُوزیتِه، لَزِجَت
دیکشنری ژاپنی به فارسی
粘性
粘性
چَسبَندِگی، ویسکُوزیتِه، چَسبناکی
دیکشنری چینی به فارسی