معنی 石化する
石化する
سنگ سار کردن، متحجّر کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 石化する
孵化する
孵化する
تُخم گُذاری کَردَن، دَریچِه
دیکشنری ژاپنی به فارسی
劣化する
劣化する
زَوال یافتَن، بَدتَر شُدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
同化する
同化する
جَذب کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
強化する
強化する
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَد، قَوی کَردَن، شَدید کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
消化する
消化する
هَضم کَردَن، هَضم
دیکشنری ژاپنی به فارسی
浄化する
浄化する
پاک کَردَن، خالِص کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
悪化する
悪化する
بَدتَر شُدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
硬化する
硬化する
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
進化する
進化する
تَکَامُل یافتَن، تَکَامُل یابَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی