معنی 看護する
看護する
پرستاری کردن، برای پرستاری کردن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 看護する
保護する
保護する
مُحافِظَت کَردَن، مُحافِظَت کُنید، پَناه دادَن، حِفاظَت کَردَن
دیکشنری ژاپنی به فارسی
弁護する
弁護する
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی
擁護する
擁護する
حِمایَت کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری ژاپنی به فارسی