معنی 監督する
監督する
نظارت کردن، نظارت کند
دیکشنری ژاپنی به فارسی
واژههای مرتبط با 監督する
監視する
監視する
نَظارَت کَردَن، نَظارَت کُنید
دیکشنری ژاپنی به فارسی
監査する
監査する
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری ژاپنی به فارسی